استادیار زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فردوسی مشهد.
چکیده: (۱۰۵۳۶ مشاهده)
پیرنگ برخی از روایتها به گونهای خلافعادت طرحریزی شده است به طوریکه مجموعِ چند حالتِ متضاد و گاه متناقض همزمان ارائه میشود. فهم و معنادار کردنِ این نوع روایات براساس هستیشناسیِ کلاسیک که اکثر ما خوانندگان با آن خو گرفتهایم ممکن نیست؛ بلکه نیازمند هستیشناسیِ دیگری همچون هستیشناسیِ کوانتومی است. چراکه در تفسیر «چندجهانیِ» مکانیک کوانتوم به فعلیت رسیدنِ «همۀ احتمالات» و جمع شدن حالتهای متضاد ممکن است. بنابراین این مقاله یک پژوهش بینارشتهای است با هدف بررسیِ انواع روایاتِ به اصطلاح «چندجهانی» براساس مبانیِ مطرح در مکانیک کوانتوم. پرسش این پژوهش تبیین ارتباط میان مفهومِ جهانهایِ موازی در فیزیک و معنیشناسیِ روایت است یا بهعبارتی، پاسخ به این پرسش که ایدۀ جهانهای موازی چه نقشی در معنیشناسی روایت دارد؟ نتایج به دست آمده نشان میدهد که روایات چندجهانی خواننده را به تفکر عمیقتر دربارۀ ذاتِ مکان، زمان، هویت، حافظه، به چالش کشیدن مرز میان امر واقعی و خیالی و مسایلی از این قبیل فرامیخواند.
نوع مقاله:
نقد عملی |
موضوع مقاله:
ادبیات عامیانه دریافت: 1395/4/23 | پذیرش: 1395/6/1 | انتشار: 1395/7/5