نشریه علمی پژوهشی طب انتظامی Journal of Police Medicine
اهداف: یکی از دلایلی که بخش عمده مراجعات کلینیکی را در برمیگیرد، شکایت از علایم جسمانی است که در آخرین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تحت عنوان اختلال علایم جسمی توصیف شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری رابطه اختلال علایم جسمی با متغیرهای سازمانی تنشزا با میانجیگری فرآیندهای خودنظمدهی در نمونه بالینی از بیماران با تشخیص اختلال علایم جسمی انجام شد.
مواد و روشها: جامعه آماری عبارت بود از تمامی بیماران دارای اختلال علایم جسمی که در شش ماه اول سال 1398 به بیمارستانها و مراکز بهداشتی-درمانی پلیس شهر تهران مراجعه کرده بودند که از این بین 30 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در مطالعه، پرسشنامه برای اختلالات علایم جسمانی، فرم کوتاه مقیاس استرس پلیس ایران، مقیاس خودتنظیمگری، پرسشنامه غربالگر و مصاحبه ساختاریافته بالینی برای ارزیابی اختلالات DSM-5 بود که همه از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بودند. دادههای حاصل با استفاده از روش معادلات ساختاری و به کمک نرمافزارهای SPSS 23 و PLS 2 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از مدلیابی معادلات ساختاری، نقش میانجیگری فرآیندهای خودنظمدهی را در رابطه بین متغیرهای سازمانی تنشزا و اختلال علایم جسمی تأیید کردند، به طوری که برازش مدل کلی (GOF) در گروه نمونه 490/0 بود و مدل دارای برازش بود. یافتهها نشان دادند که متغیرهای سازمانی مأموریتی بیشتر از متغیرهای سازمانی غیرمأموریتی بر علایم جسمی تأثیرگذار بود. همچنین مدل فرضی اولیه برازش مطلوبی با دادههای مشاهدهشده داشت و متغیرهای سازمانی تنشزا از طریق خودنظمدهی واریانس بیشتری از علایم جسمی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: اگر افسران پلیس از راهبردهای خودنظمدهی استفاده کنند، بهتر میتوانند از تأثیرات تنشهای سازمانی بر ایجاد علایم جسمی جلوگیری کنند و این ویژگی نقش حائل را در رابطه بین متغیرهای سازمانی تنشزا و علایم جسمی ایفا میکند و منجر به کاهش اثر تنیدگی در افراد میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |