در سراسر قرن بیستم، دولتها به همسایگان نزدیک خود به عنوان منابع بالقوه تهدید یا ایمنی مینگریستند. با تمرکز بر این همسایگان، دولتها در جستجوی ایجاد قواعد و هنجارهایی بودند که براساس آن قواعد در یک مجموعه منطقهای خاص اقدام کنند. در بین ترتیبات امنیتی ایجاد شده بعد از سال 1945، سطح منطقهای بیش از سطوح امنیت جهانی یا محلی موفق بوده است. در این سطح سازوکارها و رویههایی برای حل مسائل احتمالاً از قبل وجود داشته است.